رمز تربیتِ هوشمندانه ساده است: «به کودکتان یاد بدهید که چطور بدون دخالت شما مراقب رفتارش باشد.
رمز تربیتِ هوشمندانه ساده است: «به کودکتان یاد بدهید که چطور بدون دخالت شما مراقب رفتارش باشد.
بگذارید این 12 تمرین برای آموزش نظم به کودکان را برایتان نوضیح دهم :
1. توضیح بدهید چرا…
لازم نیست برای کارهایی که از فرزندتان میخواهید یا قوانینی که برای او وضع کردهاید، توضیحات جامع و کاملی به او بدهید. اما اگر بداند دلایل قانعکنندهای وجود دارد، کمتر لجبازی میکند.
مثلا اگر قرار گذاشتهاید که سر ساعت ۸ به رختخواب برود، به او بگویید این کار لازم است چون بدن او را قوی و سالم نگه میدارد. یا اگر به او میگویید اسباببازیهایش را جمع کند، دلیلش این است که دفعهی بعد که خواست بازی کند، دنبالشان نگردد.
2. از او تعریف کنید
وقتی کودک تختش را مرتب میکند یا اجازه میدهد خواهرش با اسباببازیهایش بازی کند، حتما این رفتارش را تمجید کنید. به او بگویید: «چه پسر بزرگی دارم که خودش تختشو مرتب میکنه و کاراشو خودش انجام میده.»
3. خودتان هم قوانین را رعایت کنید
کودک باید ببیند که خودتان هم قوانین را رعایت میکنید. وقتی از کار برمیگردید لباسهایتان را آویزان کنید، ظرفهای کثیف را داخل سینک بگذارید و وقتی ناراحتید گریه زاری و داد و بیداد نکنید. بچهها زمانی درست رفتار میکنند که ببینند شما هم به قوانین خودتان احترام میگذارید.
4. وجدان کودک را پرورش بدهید
اگر کودکتان به خاطر سرپیچی از قوانین شما احساس بدی داشت، سعی کنید این حس بد او را به حداقل برسانید. درست است که کمی حس گناه برای کودک لازم است؛ چون باید بتواند درست و غلط را تشخیص بدهد و سعی کند در مسیر درست حرکت کند؛ اما یادتان باشد از اینگونه اتفاقات به عنوان یک فرصت آموزشی بهره ببرید. دکتر هال پیشنهاد میکند در این مواقع به کودک بگویید: «میدونم ناراحتی اما همهی ما اشتباه میکنیم، فقط باید حواسمون باشه دفعهی بد تکرارش نکنیم.»
مهارتهای حل مسئله را به کودکان یاد بدهید
یکی از بزرگترین دلایل رفتارهای بد کودکان، احساس ناتوانی و ناامیدی آنهاست. زمانی که کودکان ابزارهای مورد نیاز برای کشف خودشان را داشته باشند، بهتر رفتار میکنند چون در این صورت بهتر مراقب خود هستند و به قول معروف کمتر صدای شما را در میآورند و در صورت مواجهه با چالشها درست عمل میکنند.
5. به کودک اجازهی تصمیمگیری بدهید
درست است که فرزندتان کوچک است اما به او فرصت بدهید که انتخاب کند. از او بپرسید: «دلت میخواد کدوم لباسخوابت رو بپوشی؟»، «برای زنگ تفریحت چه ساندویچی دوست داری برات بذارم؟»، اگر کودک بتواند این تصمیمات کوچک را بگیرد امور دیگر را بهتر اداره میکند، مثلا اگر با خواهرش دچار مشکل شود، دیگر از کارهای او شکایت نخواهد کرد و نمیگوید: «ببین مامان اون نمیتونه!» بلکه صبر میکند تا او راه درست را پیدا کند.
6. تشویقش کنید دوباره و دوباره سعی کند
من و شما میدانیم اگر همهی کارهای کودک را خودمان انجام بدهیم، خب همهچیز سریعتر پیش میرود؛ اما مهم این است که به کودک، مخصوصا کودک پیشدبستانی زمان کافی بدهیم خودش از پس کارهایش بربیاید. به کودکان کمک کنید کارهایشان را در خانه و مدسه درست انجام بدهند، بگذارید کودک خودش بند کفشهایش را ببندد حتی اگر مجبور باشید کمی بیشتر منتظر بمانید. اجازه بدهید خودش اسباببازیهایش را جمع و جور کند یا جورابهایش را درون ماشین لباسشویی بگذارد.
7. طوری کودکتان را تربیت کنید که دربارۀ هرچیزی، همۀ جوانب را درنظر بگیرد
مهارتهای شناختی کودکان برای به چالش کشیدن خودش را تقویت کنید. مثلا وقتی دربارهی اینکه چگونه باید کاری را به انجام برساند از شما سؤال میکند، جوابش را با سؤال بدهید. مثلا بگویید: «خودت فکر میکنی باید چیکار کنی؟» با این سؤال اعتماد به نفس او را بالا میبرید و کمک میکنید دربارهی مسائل عمیقتر تفکر کند و نگرش درستی داشته باشد.
8. بگذارید انتظار بکشد
هرچیزی را خواست، بلافاصله به او ندهید! اجازه بدهید فرزندتان احساس ناخوشایند انتظار را تجربه کند؛ چون این یک تغییر بزرگ و مهم است. به فرزندتان کمک کنید که بیصبری خودش را مدیریت کند.
9. به کودکتان دربارهی احساساتش بگویید
کودک نوپا وقتی منتظر میماند، نمیتواند احساس سرخوردگی و یأس خود را بیان کند! اما شما میتوانید برای احساسات مختلف او اسمی بگذارید و کمکش کنید آنها را به زبان بیاورد. از طرفی وقتی موفق شد برای چیزی صبر کند، تشویقش کنید. اگر کودک پیشدبستانی شما توانست در برابر چیزی صبوری به خرج دهد، به او بگویید: «میدونم که انتظار کار خیلی سختیه اما تو از پسش براومدی و این خیلی خوبه. تو صبر کردی». نظر دکتر بروکس در این مورد این است که اگر شما برای صبر فرزندتان ارزش قائل شوید، او ترغیب میشود بیشتر تلاش کند و به اندازهی کافی صبر کند تا به نتیجه برسد.
10. کودکتان را در اموری که نیاز به صبر دارد، مشارکت بدهید
کودکان را به کارهایی که فورا نتیجه نمیدهند و زمان میبرند تا به ثمر برسند، تشویق کنید. مثلا از او بخواهید با لگوهایش یک سازهی متفاوت و کمی پیچیدهتر بسازد، برایش پازل بخرید و از او بخواهید همراه شما بذر گل بکارد و از آن مراقبت کند تا سبز شود. مطمئن شوید که کودک مدام با انواع گجتها و بازیهای کامپیوتری که فقط با فشار یک دکمه جواب میگیرد، سرگرم نیست!
تا به حال چندبار وقتی کودکتان اسباببازیاش را با دوست یا خواهرش شریک شده است، کار او را پررنگ جلوه دادهاید؟ اصلا فکر کردید که باید به این موضوع اهمیت بدهید؟! آدمها با این ذهنیت بزرگ میشوند که تمام دنیا حول محور خودشان میچرخد پس از همان کودکی یادشان بدهید که همهی آدمها احساس دارند، میفهمند و عواطف سایرین هم مهم است! اگر کودک اینگونه رشد کند کمتر احتمال دارد که در آینده با دیگران بد رفتار کند یا به آنها آسیب برساند.
11. از مهربانیهای فرزندتان قدردانی کنید
بهتر است فرصتهای طبیعی را برای آموزش همدلی به کودک از دست ندهیم. وقتی میبینید کودکتان نسبت به دیگری باملاحظه رفتار میکند، شما هم به این رفتارش پروبال بدهید. مثلا اگر دیدید روی عروسکش پتو انداخته است، بگویید: «چه کار خوبی کردی، هوا سرد شده ممکن بود سرما بخوره.»
12. زبان بدن را به کودکتان یاد بدهید
خودتان میدانید که حالات چهره و حرکات بدن احساسات آدمها را بیان میکند. وقتی بتوانید این احساسات را درک کنید، همدلیتان بیشتر میشود. «دیدی وقتی شکلاتت رو با دوستت نصف کردی چقدر خوشحال شد؟ دیدی خندید؟ تو باعث شدی اون خوشحال بشه.» به موقع به او یادآوری کنید به حالات دیگران که بیانکنندهی احساسشان است، فکر کند. کودک ممکن است در ابتدا کاملا متوجه این رفتارها نشود اما کمکم درک خواهد کرد و میفهمد رفتار او چگونه میتواند دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد.
افزودن دیدگاه